سکوت ... برای عشق ... اکنون آن لحظه است ، همان که به چشمان تو خیره شوم و سکوت ... ... اکنون من در اعماق غرق می شوم..!...نه آن اعماق که پیشتر گفته بودم ! اعماق چشمان تو... زیباترین عمقی که تا کنون غرقش شده ام و نجات .... نمی خواهم حال ... سکوت ... فقط سکوت میکنم چون خود بلند ترین فریاد است فریادی از ته د ل از آنجا که غم سرچشمه میگیرد گل عشق میروید و نفرت می جوشد فقط سکوت میکنم چون به من اجازه ی دیدن میدهد دیدن هر آ نچه فریاد نمی گذارد ببینم چشمانم را میبندد و مرا در خشم حل می کند چقدر زیباست نشانه یرضایت پس فقط سکوت میکنم چون زیبایی را دوست دارم.